ياصاب الزمان طول عمر امام عصر را چگونه حل میکنید
 طول عمر امام قائم عج را چگونه حل مى کنید؟
 مى پرسند:
اکنون که سال 1417 هجرى قمرى است با توجه به سال تولد امام قائم (عج ) که سال 255 بوده ، 1162 سال از عمر آن حضرت گذشته است ، آیا ممکن است شخصى این قدر یا بیشتر عمر کند؟
 پاسخ :
این سؤ ال در طول تاریخ از زمان مرحوم صدوق رحمه اللّه به بعد مطرح است و هم اکنون یکى از سؤ الات مربوط به آن حضرت است .
اما وقتى که نظر دین و دانش ثابت کنیم که عمر طولانى این چنینى محال نیست ، آنگاه مى گوئیم چه مانعى دارد خداوند متعال با آن قدرت لایزال خود شرایطى را در شخصى به وجود آورد که هزاران سال یا بیشتر عمر کند؟
اما از نظر دانش :
زیست شناسان مى گویند: اگر اختلالها و آسیبهایى که به انسان مى رسد و موجب کوتاهى عمر او مى شود رفع گردد، عمر او به 200 سال خواهد رسید. بعضى مى گویند انسان باید 300 سال عمر کند این که مى بینى 70 یا 80 سال عمر مى کند، بر اثر آن است که عضوى از او فرسوده مى شود و به عضوهاى دیگر سرایت مى کند. (210)
و از آزمایشاتى که دانشمندان ، روى حشرات و سلولها و گیاهان کرده اند نشان مى دهد که گاهى عمر آنها را به صدها بلکه به هزارها برابر رسانده اند.
((یورى فیالکوف )) استادپلى تکنیک ((کیف )) در شوروى سابق مى گوید: سلول که سنگ اول و اصلى بناى جانداران مى باشد جاوید است و هرگز نمى میرد، مشروط بر این که غذا داشته باشد و سرما و گرماى شدید سبب هلاکتش نشود.
وى اضافه مى کند: انسان باید زنده و جاوید باشد هرگز از بین نرود زیرا سلولهاى تشکیل دهنده بدن او جاوید است . (211)
 ما از نظر قرآن و احادیث
از نظر دینى نه تنها هیچگونه دلیلى بر انکار عمر طولانى در افراد استثنائى نداریم ، بلکه در تواریخ و روایات مذهبى مى خوانیم : ادریس علیه السلام و الیاس علیه السلام و خضر علیه السلام و عسیى علیه السلام ، هنوز زنده اند و همچنین حضرت لقمان علیه السلام و نوح علیه السلام و عاد علیه السلام و پیامبران دیگر، عمرهاى بسیار طولانى کرده اند، تا آنجا که قرآن در آیه 4 سوره نمل درباره حضرت نوح علیه السلام مى گوید:
((نوح علیه السلام در میان قوم خود هزار سال جز پنجاه سال (یعنى 950 سال ) درنگ کرد.)) و طبق روایات حضرت عاد 3500 سال عمر کرد. (212)
بنابراین چه مانعى دارد که خداوند تمام علل پیرى و فرسودگى را به امام زمانش آموخته باشد و او با بکار گرفتن آن ، عمر بسیار کند (213)
وقتى که اصل مسئله محال نبود، قدرت و اراده خداوند بقیه امور را درست خواهد کرد.
ضمنا باید به این نکته توجه داشت که استثنائها در جهان نمونه هاى بسیار دارد مانند: کشف ماهیهاى 000/000/3 ساله و کشف 000/4 دانه از یک بوته گندم ، و کشف آبى که یخ نمى زند و... که اینها هم حکایت از قدرت لایزال الهى مى کند و حاکى است که این طور نیست که جهان همیشه در محور علل و معلول طبیعى معمولى ، بگردد، بلکه گاهى علل مافوق علل طبیعى در کار است ، که آن هم کار خدا است ، چنانکه قرآن اکرارا مى فرماید:
((بدانید حتما خداوند بر هر چیز تواناست )). (214)
 دعاى مهدویت و آمدن آن حضرت چیست ؟
پاسخ :
به نظر نگارنده موضوع مدعیان مهدویت ، و قول به آمدن مهدى (عج ) و رفتنش بقدر مضحک است که اصلا قابل بحث نیست و هیچگونه با قرآن و روایات اسلامى تطبیق نمى کند، چنانکه با خواندن این کتاب و مقایسه مطالب آن با وضع زمان ، به آن پى مى برید.
تنها به این مطلب اشاره مى کنیم که استعمارگران شرق و غرب براى اینکه ثروت بى حساب مشرق زمین را براى خود ببرند و چپاول کنند، و از طرفى حس مذهبى را در میان مردم این سرزمین ها، بسیار قوى دانستند با به وجود آمدن بابى گرى و بهائى گرى و قادیانى گرى و... خواستند در صفوف مسلمانان اختلاف ایجاد کنند و تفرقه بیندازند و به هدف شوم خود برسند و در این راه گر چه نتیجه مطلوب نگرفتند، امام ضربه هاى بسیار وارد کردند، عرض خود را بردند، اما مسلمانان را در بعضى نقاط به زحمت انداختند، امید آنکه ، مسلمانان با هوشیارى بیشتر که ماهیت استعمارگران و توطئه هاى آنها را بشناسند. و متوجه باشند که آنها از راه عقائد مذهبى مردم را فریب ندهند. (215)
 رجعت چیست ؟
آیا مردان شایسته پس از مرگ ، در عصر حکومت مهدى (عج ) زنده خواهند شد؟ و در صف یاران آن حضرت قرار مى گیرند؟
 اسخ :
رجعت از دیدگاه تشیع یعنى خداوند عده اى از مردگان را با همان اندام و صورتى که بودند زنده کرده و به دنیا برمى گرداند، به گروهى از آنان عزت مى دهد و گروهى را ذلیل خواهد کرد و حق مظلومان را از ستمگران مى گیرد و این جریان پس از قیام مهدى (عج ) به وقوع مى پیوندد.
با توجه به اینکه زنده شدگان کسانى هستند که در حد اعلاى ایمان و یا در حد اعلاى کفر و فسادند، پس از مدتى زنده شدن و دریافت کیفر و پاداش ‍ برخى از اعمالشان ، دوباره مى میرند و در روز قیامت براى کیفر و پاداش ‍ کاملتر زنده مى شوند.
در قرآن آیات متعددى بر این مطالب دلالت دارد از جمله آیه 10 سوره مؤ من و 260 سوره بقره و...
روایات هم در این باره به حد تواتر (بسیار که موجب علم است ) به ما رسیده است . (216)
در مورد حضرت ولى عصر(عج ) در روایات آمده ؛ آن حضرت پس از ظهور، عده اى از ظالمان را به اذن خدا از قبرها بیرون مى کشد و به اذن خدا زنده مى کند و مجازات مى نماید.
او یگانه منتقم خون امام حسین علیه السلام است چنانکه در دعاى ندبه مى خوانیم :
((این الطالب بدم المقتول بکربلا این المنصور على من اعتدى علیه وافترى ...؛
کجاست طالب خون حسین علیه السلام که در کربلا کشته شد؟ کجاست آن یارى شده تا یارى کند کسانى را که حقشان پایمال شده است .))
از طرفى در روایات مى خوانیم : نواده هاى قاتلان حسین علیه السلام را به خاطر کار پدران ظالم شان مى کشد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
((هیچ مؤ منى نیست مگر اینکه هنگام قیام امام مهدى (عج ) در قبرش ‍ خوشحال مى شود.)) (217)
و نیز فرمود:
((هنگام رجعت کسانى که مومن خالص و کافر خالص هستند زنده مى شوند و به دنیا برمى گردند.)) (218)
و نیز فرمود:
((در پشت کوفه (نجف ) 27 مرد از هدایت شدگان و از بزرگان اصحاب زنده شده و به امام ملحق مى شوند.)) (219)
وقتى که قائم (عج ) قیام کرد خداوند همه اذیت کنندگان به مؤ منین را زنده مى کند تا به مجازات دنیوى برسند و به داد مؤ منان نیز برسد.
و به یکى از یارانش به نام مفضل رحمه اللّه فرمود: تو و چهل و چهار نفر مردم دیگر با قائم (عج ) هستید. (220)
به این ترتیب مى بینیم رجعت مؤ منان مخلص و کافران محض ، در زمان حضور حضرت قائم (عج ) مسلم است .
ضمنا ناگفته نماند که کشتن نواده قاتلان امام حسین علیه السلام با اینکه خودشان در قتل آن حضرت شرکت نداشتند. طبق روایات بخاطر رضایت آنها از ظلم پدرانشان است .
و نیز در عصر رجعت ، پس از امام قائم (عج )، ائمه دیگر به دنیا برمى گردند و یکى پس از دیگرى حکومت مى کنند، حتى وقتى حضرت قائم (عج ) از دنیا رفت امام حسین علیه السلام او را غسل مى دهد. (221)
 تکذیب ملاقات با امام زمان علیه السلام
 مى پرسند:
با اینکه طبق روایات کسانى را که مدعى دیدار امام زمان (عج ) هستند باید تکذیب کرد پس چرا به ذکر نمونه هائى از دیدار کنندگان ، در این کتاب یا در کتابهائى مانند: بحارالاءنوار، اثباة الهداة و کشف الغمه و... پرداخته شده است ؟
 پاسخ :
نظر به اینکه : مدعیان در بسیارى از مواقع ، مى خواهند با این ادعا سوء استفاده کنند، چنانکه در تاریخ مکرر دیده شده است .
و نظر به اینکه در بعضى از موارد در زمانهاى معاصر امامان علیهم السلام و نزدیک به آن ، براى حفظ جان ، تقیه واجب بوده است و اگر کسى چنین ادعائى مى کرد در مخاطره قرار مى گرفت .
و امور دیگر که بر ما پنهان است موجب آن شده که ائمه علیهم السلام دستور داده اند که هر کس گفت : من امام زمان علیه السلام را دیده ام ، او را تکذیب کنید و یا اینکه تکذیب مربوط به احکام است ، یعنى کسى که حکمى از اسلام را از امام زمان علیه السلام نقل کند او را قبول نکنید.
وانگهى داستان دیدار کنندگان نوعا بعد از مرگشان آشکار شده است ، به هر حال اگر سوء استفاده و تقیه و آثار سوء و یا عوامل مهمترى در کتمان نباشد، اظهار آن ظاهرا بى مانع خواهد بود (واللّه اعلم ).
 ندگى شخصى امام عصرعج چگونه است ؟
 پاسخ :
زندگى او همچون زندگى پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام است او در دوران حکومتش همچون طاغوتیان و مستکبران زندگى نمى کند و در کاخهاى آسمان خراش نمى نشیند، لباس و غذا و برخوردش با مردم بسیار ساده است .
حضرت رضا علیه السلام فرمود:
(( و ما لباس القائم (عج ) الا الغلیظ و لا طعامه الا الخشب ؛))
((لباس قائم (عج ) جز پارچه زبر و خشن ، و غذاى او جز غذاى ساده نیست .)) (222)
او در برخورد با مستضعفان آنچنان است که به فرموده پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم .
هنگام حکومت مهدى (عج ) نیازمندانى به حضورش مى آیند و درخواست نیازمندیهاى خود مى کنند، آن حضرت مقدارى که درخواست کنندگان بتوانند حمل کنند بدون شماره به آنها مى دهد. (223)
آرى این همان روش پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم و امام على علیه السلام و سایر امامان معصوم علیهم السلام است .
امام على علیه السلام مى فرماید:
((پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم هنگام غذا خوردن روى زمین مى نشست و با دست خود کفشهایش را مى دوخت و لباسش را وصله مى کرد.)) (224)
و حضرت على علیه السلام در مورد خودش هنگام حکومت فرمود:
((امام شما با این قدرت و مکنت از دنیا به دو لباس کهنه و عادى ، و از غذا به دو قرض نان اکتفا کرده است .)) (225)
این عمل انقلابى پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام باید سرمشق همه باشد، چرا که انسان تا خود را از اسارتهاى مادى نرهاند، نمى تواند خیزش کند و در فضاى معنویت به پرواز در آید، از طرفى مفاسد تجمل پرستى و ولخرجى اسراف و اتراف بر کسى پوشیده نیست ، بنابراین بیائیم در زندگى به پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم و آلش علیهم السلام اقتداء کنیم .
همین معنى در حدیثى از امام صادق علیه السلام براى یار و شاگرد با وفایش ‍ مفضل (رحمة اللّه ) بیان شده است ، به مفضل (رحمة اللّه ) فرمود:
کار امام قائم سیاست شب و سیاحت روز و غذاى ساده است همچون زندگى امیرالمؤ منین علیه السلام . (226)
علامه مجلسى (رحمة اللّه ) گوید: منظور از سیاست شب ، رتق و فتق امور و اتخاذ روشهاى سیاسى در پیشبرد هدفهاى سیاسى و طرح ریزى در این باره است .
و منظور از سیاحت روز، تلاش و حضور در صحنه اجتماع براى مبارزه و جهاد با دشمن و تاءمین نیازهاى مردم و رسیدگى به درد دل آنها است .
و منظور از خوراک ساده هم معلوم است ، خلاصه اینکه روش زندگى اش ‍ همچون روش حضرت على علیه السلام مى باشد. (227)
البته باید توجه داشت که آن حضرت هنگام قیام و حضور در جبهه جنگ با دشمن ، غرق در اسلحه است ، زره رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم در تن شمشیر ذوالفقار آن حضرت در دست و کلاهخود آن حضرت را بر سر دارد. (228)
و از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:
((تراث رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم به امام قائم (عج ) مى رسد، یکى از یاران پرسید تراث چیست ؟
فرمود: شمشیر، زره ، عمامه ، لباس برد، شلاق و اسب و زین و آلات جنگى رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم است .)) (229)
 رامش با جنگ نمى سازد؟
 مى پرسند:
اگر سراسر زمین تحت یک حکومت قرار مى گیرد و همه تحت پرچم توحید بسر مى برند و امنیت و آرامش و صفا، در همه جا حاکم است ، پس جنگ مهدى (عج ) با مخالفان براى چیست ؟ اگر جنگ هست امنیت نیست وانگهى چرا این همه از شمشیر سخن به میان آمده ، مگر حکومت زور است ؟
 پاسخ :
به نظر مى رسد این ناآرامیها و جنگها در مراحل اول ظهور باشد، چنانکه نوعا دوره اول انقلابها تواءم با درگیریها و جنگها است ، وانگهى آنانکه منافع مادیشان در خطر است و مانع عدالت اجتماعى مى شوند، به مخالفت برمى خیزند، که اولا در اقلیتند و ثانیا نارضایتى آنها دلیل بى عدالتى و ناآرامى نیست و حاکى از نقص حکومت نمى باشد.
اینکه در روایات آمده : امام عصر(عج ) پنج یا هفت سال و یا 9 سال و یا 20 سال (230) و یا چهل سال و یا 309 سال (231) به مقدار خواب اول اصحاب کهف در آن غار، حکومت مى کند، شاید اشاره به مراحل کهف در آن غار، حکومت مى کند، شاید اشاره به مراحل حکومت باشد، به این بیان که تشکل و پایه ریزى حکومت در پنج و هفت و نه سال اول صورت مى گیرد و پس از گذشت چهل سال به حد کمال مى رسد و بیش از 300 سال ادامه مى یابد. بنابراین ممکن است این درگیریها و یا توطئه ها و کارشکنى عناصر کافر و سودجو، در آن سالهاى اول حکومت باشد، اما پس ‍ از چهل سال ، عدل و داد همه جا را فرا مى گیرد و دیگر هیچ مانع و مزاحم و توطئه گر و ضد انقلابى باقى نمى ماند.
چنین فرضى از نظر عقل و جامعه شناسى ، صحیح به نظر مى رسد زیرا طبیعى است که بعضى از برنامه ها (اگر از طریق اعجاز نباشد) نیاز به انقلاب فرهنگى دراز مدت دارد، و نمى توان یک شبه ره صد ساله را طى کرد.
و اگر در روایات ، مکرر از شمشیر امام قائم (عج ) سخن به میان آمده حتى مانع زکات ، اعدام مى شود، این به آن معنى نیست که حکومت ، زورى است بلکه این شمشیر به عنوان قصاص و مقابله به مثل با مخالفان و خائنان و زورگویان و توطئه گران و توطئه گران است ، همان گونه که در قرآن کریم آمده است :
((و آهن (شمشیر و اسلحه عدالت ) را فرستادیم که در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است .)) (232)
و یا در جاى دیگر مى فرماید:
((براى شما در قصاص ، زندگى است اى اندیشمندان .)) (233)
بنابراین ، این شمشیر براى امنیت و آسایش و صفاى مردم و قصاص و مقابله به مثل است که در تمام دنیا به عنوان یک اصل پذیرفته شده است . تا مبادا عده اى سود جو و خائن ، به امنیت و آسایش مردم ضربه بزنند، و هرج و مرج ایجاد کنند، به این ترتیب مى توانیم بدست بیاوریم که انقلاب مهدى (عج ) در بعضى از امور تدریجى و در برخى از امور فورى و انقلابى است .

دسته ها : مذهبی
يکشنبه 1 9 1388
X